۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

سیلابس رشته های کارشناسی دانشگاه JNTU

سیلابس رشته های کارشناسی دانشگاه JNTU:

سلام یه چند وقتی هست که می خواستم سیلابس رشته های دانشگاه JNTU رو روی وبلاگ بگذارم دیدم اگه بخوام همه رو تایپ کنم خیلی وقت می گیره واسه همین فکر کردم که از بروشورهایی که دانشگاه داره عکس بگیرم و بذارم رو وبلاگ واسه همین از رشته های لیسانس شروع کردم که به اصطلاح بهش می گن B.TECH
البته این مطلب رو ذکر کنم که برای دانلود این بروشورها باید حتما باید از لینک دانلود کامل عکس ها استفاده کنید چون حجم عکس ها بالا هست
نمونه صفحه اول بروشور

نمونه صفحه دوم بروشور
دانلود کامل عکس (بروشور)


کلمات کلیدی برای این پست: دانشگاه ادامه تحصیل JNTU hyderabad india هند هندوستان سیلابس درسی لیسانس B.TECH کامپیوتر برق عمران شهرسازی MBA مکانیک قدرت ریاضیات علوم

۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

بدون مقدمه 2


ميروم خسته و افسـرده و زار

سـوي منزلگــه ويرانه خويش
به خـدا مي برم از شهـــر شما
دل شوريــده و ديوانــه خويش

*************************

مي برم تا كه در ان نقطه دور
شستشويش دهم از رنگ گنـاه
شستشويش دهم از لكه عشــق
زين همـــه خواهش بيجا وتباه





*************************

مي برم تا زتو دورش ســـازم
زتو ،اي جلــــوه اميد محــــال
مي برم زنـــده بگورش سازم
تا از اين پس نكنــد ياد وصال

*************************

ناله مي لرزد،مي رقصد اشك
آه ، بگــــذار كه بگريزم مـــن
از تو ، اي چشمه جوشان گناه
شايـد آن به كـه بپرهيـــزم من

*************************

بخـــدا غنچـــــه شـــادي بودم
دست عشق آمد از شاخـم چيد
شعلــه آه شد م ، صــد افسوس
كه لبــم باز بر آن لب نرسيـــد

*************************

عاقبت بنــد سفـــر پايـــم بست
ميروم، خنده به لب،خونين دل
مي روم از دل من دست بردار
اي اميـــــد عبث بي حاصــــل

    (فروغ فرخزاد)

۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

پلیس در هندوستان

امروز رفتم اداره پلیس و یه شکایت نامه از شرکتی که ازش اینترنت گرفتم تسلیم پلیس حیدرآباد یا بهتر بگم سایبر آباد کردم.
قضیه از اینجا شروع میشه که چند وقت پیش از سمت شرکتی که من ازش اینترنت گرفتم Airtel  یه قبض اینترنت اومد که توش نوشته بود 411 روپیه به عنوان مالیات باید به شرکت پرداخت کنم چون توی هند هر چیزی که شما می خرید باید براش مالیات پرداخت بکنید توی ایران هم کم کم داره همینطوری میشه خلاصه ما گفتیم باشه گردنمون از مو نازک تر این مالیات شما رو هم پرداخت می کنیم.
خلاصه اون Agent ی که برای ما اومده اینترنت رو نصب کرده بود اومد خونه چون گفته بود که نیازی نیست خودت به شرکت مراجعه بکنی و پول رو بدی. پول و قبض رو به من بده خودم پرداخت می کنم ما هم اعتماد کردیم و پول رو دادیم به این طرف یه دو هفته ای کشید و خبری نشد هرچی باهاش تماس می گرفتم، می گفت فردا می یارم منم که درگیر خونه عوض کردن، وقت نمی کردم بهش زنگ بزنم بگم این قبض پرداختی رو بیار می خوام خونه رو عوض کنم باید اینترنتم رو منتقل کنم خلاصه تا دیروز هرچی ما زنگ می زنیم این داره مارو می پیچونه ما هم عصبانی شدیم تصمیم گرفتیم بریم پلیس سرتونو درد نیارم رفتیم پلیس یه شکایت نامه بلند بالا نوشتیم دادیم به افسر پلیس اون هم دوتا مامور داد بریم حال طرف رو بگیریم یارو که تا چند لحظه پیش داشت پررو بازی در می یاورد وقتی دید من جدی جدی پلیس آوردم بی خیال شد به غلط کردم افتاد من هم هنوز به خونه نرسیده بودم که هم خونه ایم زنگ زد که بابا اعتبار، ترسناک این یارو قبض پرداختی رو برات آورده اومدیم خونه دیدیم بله قبض رسیده خونه پرداخت شده البته یه چند تا مشکل توش داره ولی با شرکت که تماس گرفتم گفت نه مساله ای نیست حالا نمی دونم واقعا قضیه حل شده یا نه.
کل این داستن رو گفتم که بگم هندی ها از پلیس خیلی می ترسن و ازش حساب می برن البته این چیزی هست که من خودم تا به امروز شاهدش بودم ممکنه بعدها نظرم عوض بشه ولی فعلا که هم برخورد خوب رو از پلیس دیدیم و هم کارمون انجام شد بازم تاکید می کنم اینجا هنده و همه چی نسبی فعلا که مشکل ما حل شده.
اینم یه چند تا عکس از پلیس های هندی عکس ها رو از روی اینترنت گرفتم (منبع گو گل)
این مدل پلیس شما رو یاده چی میندازه

توضیح بالا

توضیح بالا
من امروز با یه همچین صحنه ای رو برو شدم


خبرنامه

چندی پیش وبلاگی تحت نام انجمن غیر اسلامی دانشجویان ایرانی در هند عکس هایی با ذکر منبع از وبلاگ من www.marcopolo.co.nr درج کرده بود و تعدادی از دوستان و دانشجویان هم از من مرتب سوال می کنند که آیا این وبلاگ برای من هست و آیا با این وبلاگ در ارتباط هستم یا خیر؟



 باید همین جا ذکر کنم من نه مدیر این وبلاگ را می شناسم و نه درباره آنها اطلاعی دارم. تنها این وبلاگ چند عکس از روی وبلاگ من با ذکر منبع درج کرده بود.
 من فقط در وبلاگ شخصی خودم دیدگاه های خود را می نویسم و این تنها وبلاگی هست که درباره هند می نویسم و یه سایت هم دارم که درباره رشته خودم می نویسم  .
نکته : سایتی های که با آنها در ارتباط هستم در قسمت سمت راست پائین وبلاگم تحت عنوان "دوستان من " به عنوان سایت مورد قبول تایید می کنم .


۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

بدون مقدمه

تقدیم به تمام کسانی که از شهر و دیار خود دورند و به آن کس که در شهر و دیار خود دارند می اندیشند:

هست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد
                              هست آن است که هر لحظه به یادت باشد 

۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

Botanical garden


Botanical garden
بوتانیکال گاردن

به قول(قل) دکتر فاضل: یه روز بعدازظهر گفتیم بیکاریم چیکار کنیم به پیشنهاد ایشون قرار شد بریم botanical garden این بوتانیکال گاردن یه باغی هست که توش انواع اقسام گل و گیاه توش هست خلاصه ماهم سوار مموش دکتر شدیم و راهی botanical garden شدیم بعد از 20 دقیقه رسیدم هرکاری کردیم به ورودی باغ بقبولونیم که ما دانشجو هستیم و نباید ورودی بدیم یارو قبول نکرد و گفت این باغ خصوصی هست و باید ورودی بدید ماهم  گردنمون از مو نازک تر مجبور به ورودی بعد هم ازمون پرسید دوربین دارید من هم که سابقه باغ وحش رو داشتم و می دونستم برای دوربین باید یه ورودی دیگه به پردازم گفتم نه دوربین ندارم بعد که رفتیم داخل خلاصه دوربین رو از کوله پشتی معروف در آوردیم و شروع کردیم به عکاسی .
توی این باغ انواع اقسام کاکتوس هم وجود داشت 
کاکتوس ها
شما به کاکتوس نگاه کنید
 این عکس رو هم گرفتم قابل توجه برادران و خواهران عزیز در گشت ارشاد که توی جای جای این پارک می تونن شاهد این صحنه های دلخراش و غیر انسانی باشن و می توانند از ثواب امر به معروف و نهی از منکر در کوله بار الهی خود بهرمند شوند.
این عکس هم کاملا تصادفی بوده

کاکتوس
سنجاب
توی حیدرآباد شما از این سنجاب ها زیاد می تونید ببینید .
دکتر فاضل




نمایی دیگر از این باغ زیبا
درخت نارگیل
درخت هایی که پشت سرم می بینید درختهای نارگیل هستش و اون توپ کوچولویی رو که می بینید نارگیل هستش

نمایی دیگر از botanical garden

من و کلبه


جای برادران گشت ارشاد توی این کلبه های پشت سر من حسابی خالی بود.

دکتر ماجرا ساز
وقتی داشتیم این عکس رو می گرفتیم یه دفعه دیدیم از پشت سر ما یکی داره داد میزنه و داره می یاد سمت ما دیدم طرف مسلمونه بعد فهمدم فکر کرده ما داریم از اون و دوست دخترش(شاید هم نامزد) عکس می گیریم واسه همین اومد سمت ما منم عکس رو بهش نشون دادم که نه بابا ما از تو عکس نگرفتیم برو راحت باش (حالشو ببر. والااااااااااا)
گفتم جای عزیزان گشت ارشاد خالی نبودن دیگه وگرنه ما رو ارشاد می کردن که از سوژه های مشکوک عکس نگیریم. 
این هم یه کاکتوس بزرگ
نمایی دیگر از botanical garden
همونطور که می دونید توی لینک دانلود سری کامل عکس ها شما می تونید عکس های بیشتری رو ببینید.


۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

آرایشگاه در هند

امروز بالاخره بعد از چند رفت و اومد رفتیم آرایشگاه .
نمایی از آرایشگاه
از وقتی که اومده بودم هند نرفته بودم آرایشگاه تا امروز که بالاخره تصمیم گرفتیم بریم آرایشگاه البته این رو هم بگم که تقریبا دو هفته پیش وسایل آرایشگاه رو خریده بودیم .
اینجا هم می تونید مثل ایران برای خودتون وسایل آرایشگاه شخصی داشته باشید که پیشنهاد من هم اینه که حتما وسایل آرایش شخصی خودتون رو داشته باشید هزینشم چیزی نمیشه تقریبا با 5000 تومن می تونید وسیایل خوبی تهیه کنید اینجا هم مثل ایران آرایشگاه های بانوان و آقایون جدا هست البته آرایشگاه های مختلط هم داره .
برای اصلاح سر با یه مدل معمولی از شما 50 روپیه می گیرن .
اول ابوذر بود
اول ابوذر رو فرستادیم زیر تیغ استاد سلمانی .
نمایی داخل آرایشگاه
اینم یه مشتری هندی هستش که داره جناب آقای آرایشگر موهاشو رنگ میکنه توی هند رنگ کردن موی مردها هم همانند موهای خانم ها یه امر عادی و معمولی هستش .
بدون شرح
 وقتی که داشت موی ابوذر رو کوتاه می کرد من بیکار بودم و شروع کردم از این طرف اونطرف عکس گرفتن. 
اینجانب
بعد هم نوبت به من رسید و موهام رو کوتا کردم.
در کل آرایشگاه بدی نبود و آرایشگرش هم ای بدک نبود .
وقتی که داشتم این پست رو درباره آراشگاه می نوشتم یاد این شعر اوفتادم:

               سرم را سر سری متراش ای استاد سلمانی                      که ما هم در دیار خود سری داریم سامانی 

نمی دونم این شعر برای کیه ولی شعر جالبی به نظرم.  راستی دارم یه مطلب آماده می کنم به نام واقعیت زندگی در هندوستان که دارم در حال حاضر عکس های این مجموعه رو تهیه می کنم .

۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

فیلم های جشن دانشگاه

چند وقت پیش یه پستی داشتم درباره جشن دانشگاه JNTU بچه ها گفتن پس فیلماش چی شد امروز تصمیم گرفتم فیلم های این جشن رو هم روی وبلاگ بذارم
البته برای دانلود باید از لینک های زیر استفاده کنید .




۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

گوشت در هندوستان


اگه خاطرتون باشه چند وقت پیش یه پست گذاشتم درباره تنقلات و خوردنی ها در هندوستان و مخصوصا شهر حیدرآباد یعنی شهری که من توش زندگی می کنم و قرار بود درباره گوشت هم یه مطلب رو وبلاگ بذارم  چند وقت پیشا که رفته بودم بیرون یعنی همون روزی که درباره تنقلات مطلب گذاشتم این عکس ها رو گرفتم .
توی هندوستان گوشت هر جانداری رو که بخواد می تونید پیدا کنید ولی بستگی داره چه گوشتی بخواد مثلا هیچ وقت نمی تونید از محله هندوها گوشت گاو پیدا کنید یا نمی تونید توی محله مسلمونا گوشت گراز پیدا کنید ولی توی حیدرآباد همه مدل گوشت می تونید پیدا کنید گوشت هایی که اینجا مصرفشون عادی (بسته به محل) عبارتند از گوشت گاو، بز، گراز،ماهی، کوسه، مرغ،خرگوش و ...
قیمت گوشتها هم اینجا متفاوت هستش برای مثال گوشت گاو کیلویی 120 روپیه گوشت بز بدون استخون 350 روپیه با استخون 280 روپیه و.....

فروشگاه گوشت فروشی روبروی دانشگاه
توی این فروشگاه گوشت فروشی که روبروی دانشگاه JNTU هستش می تونید گوشت مرغ، بز، خرگوش، ماهی و ... رو تهیه کنید ولی ما خودمون فقط ازش گوشت مرغ و بز می خریم اینکه همش می نویسم بز برای اینه که توی وبلاگ باقی دوستان که نگاه می کنید همش قیمت گوشت گوسفندی دادن ولی اینجا من تا به امروز گوسفند ندیدم اینا هم میگن ماتن که به انگلیسی همون Goat  میشه توی همین فروشگاه اگه دوست داشته باشید گوشتی که خرید می کنید ذبحش حلال باشه به فروشنده میگید بعد یه قصاب مسلمون می یاد به مرغه آب میده بعد بسم الله میگه بعد سر مرغ بدبختو میکشه پوستشو میگیره تیکه تیکه میکنه میده به شما مرغ کیلویی 150 روپیه هستش

گوشت بز
کله پاچه
انواع ماهی ها
توی این فروشگاه شما می تونید انواع ماهی ها رو خرید کنید ولی من پیشنهاد می کنم برای ماهی از بازاری که روزهای یکشنبه کنار دانشگاه هست ماهی بخرید هم ارزونتر هستی هم اینکه تازه هستش.
خرچنگ
توی این فروشگاه هم گوشت خام میفروشن هم غذای آماده ولی من تا به حال از غذاهای آمادش امتحان نکردم.
اینم یه چیزی هست شبیه دیزی های خودمون

غذای آماده

غذای آماده

پرسنل فروشگاه


 اکه خاطرتون باشه توی پستهای قبلی گفتم هندی عاشق این هستن که ازشون عکس بگیرید. وقتی رفتیم توی این فروشگاه دوربین دستم بود این دختر خانومی که می بنید توی عکس از همه مودب تر واستاده همش اسرار می کرد ازش عکس بگیریم واسه همین هم یه عکس یادگاری با چند تا از پرسنل فروشگاه گرفتم وقتی هم که داشتیم می رفتیم رئیس فروشگاه به ما گفت این Big Monkey  هستش . 
چند روز بعدش که رفته بودیم بیرون کنار خیابون اصلی دیدیم بو میاد نگاه که کردیم دیدیم یه بابایی داره توی یه دونه از این کپرها داره موهای کله پاچه جز میده این عکس رو هم اونجا گرفتم.
آماده کردن کله پاچه کنار خیابون

مرد کنار خیابون

پاچه ی بز
دانلود سری کامل عکس ها

۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

درد گاندی

درد من تنهايي نيست؛

بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بي عرضگي را صبر و با تبسمي بر لب اين حماقت را حكمت خداوند مي نامند.





گاندی

امامزاده ها

چند وقت پیش که رفته بودم توی بخش قدیمی شهر چشمم به چند تا از این ساختمون ها افتاد که شبیه امامزاده بودش از چند نفر که پرسیدیم دیدم بله اینجا هم توی هند امامزاده ها هستن روی این حساب تصمیم گرفتم که براتون ازشون عکس بگیرم و بزارم توی وبلاگ تا خودتون با چشم خودتون ببینید که توی هند هم امامزاده وجود داره ولی اینکه این امامزاده ها اصل و نصبش به کی و چی بر میگرده رو نمی دونم و دربارش هم اطلاعی ندارم فقط همین عکس ها رو گرفتم 
مقبره امامزاده

اینم بنده کنار این امامزاده

این خانم هم خادم امامزاده هستش
می تونید آدرس این امامزاده رو روی اون تابلوی سبز رنگ نگاه کنید و هر وقت که تشریف آوردید  و گذرتون به هندوستان و حیدرآباد افتاد یه سری به این امامزاده بزنید . این امامزاده توی منطقه King Koti هستش.