۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

بارندگی در هند

امروز قرار گذاشتیم که از خونه بیرون نریم در واقع استراحت مطلق روی این حساب دیدم برای امروز مطلبی ندارم برای نوشتن تصمیم گرفته بودم درباره دانشگاه مون (JNTU) بنویسم و عکسای رو که دیروز گرفته بودم ارسال کنم از اونجایی که خدا خیلی مهربونه یه سوژه خوب جور کرد .

بارون، بارون و باز هم بارون 

اینجا یعنی حیدرآباد مرکز ایالت آنداراپرادش هندوستان جایی که من و هم خونه ی عزیرم توش زندگی می کنیم هرروز بارون می یاد اینکه من میگم بارون با اون تصوری که شما از بارون دارید خیلی فرق میکنه حتی بچه هایی هم که توی شهر های شمالی ایران زندگی می کنن همچین مدل بارندگی رو ندیدن.
اینجا بارندگی هاش عجیب غریبه صبح هوا کاملا آفتابی به طوری که آفتابش پوست آدم رو می سوزونه بعد یه دفعه آسمون پر میشه از ابر و تاریک میشه هوا بعد بارون می یاد بارونی که تمام خیابون ها رو میشوره و پر از آب میشه طوری که اصلا نمی تونی زیر بارون حرکت کنی و اگر زیر بارون باشی خیس آب میشی اندکی بعد از اینکه بارندگی تمام میشه و آسمون از ابرها خالی میشه خورشید دوباره پدیدار میشه و بعد از گذشت حداکثر 1 ساعت انگار نه انگار که اصلا بارونی اومده و همه چی خشک میشه.
جنگلی که پشت خونمون هست در هنگام بارندگی
هند کشور پر بارونی هست و تمام زیبایی های طبیعی هم که داره مدیون همین سرسبزی و بارندگیش هست 

نمای که از داخل اطاقم می بینم
آسمان ابری حیدرآباد
ویلاهای نزدیک به خونمون
دانلود سری کامل عکس ها به همرا هدیه ویژه 


۳ نظر:

  1. منو یاد آهنگ "تو بارون که رفتی" سیاوش قمیشی می اندازه.نزدیک یک سال از این تصاویر گذشته و در شهریور بسر می بریم اما باور کن از ندیدن بارون داره بغضم میگیره.
    تازه دندونم هم درد می کنه(:
    نخند!!! ):
    چه ربطی داشت؟ :)

    پاسخحذف
  2. هدیه واقعا عالی بود عالی بود عالی

    پاسخحذف
  3. امیدوارم که دندونت زود خوب بشه :)

    پاسخحذف