۱۳۸۹ آبان ۱۱, سه‌شنبه

به یاد سیاوش عزیز

امروز داشتم تو فروشگاه خرید می کردم تلفنم زنگ زد شماره از ایران بود اول صدای کسی نیومد دوباره تماس گرفت دیدم صدای یکی  از دوستام به نام مهدی می یاد بعد از حال و احوال پرسی بهش گفتم مهدی جان سرما خوردی گفت نه !... گفتم صدات گرفته چیزی شده؟؟
گفت خبر خوبی برات ندارم دلم یه دفعه ریخت . گفتم چی شده ؟ گفت مهدی(سیاوش)چگینی تو جاده ساوه تصادف کرده فوت شده . 
نمی دونید چه حالی داشتم...
الان که دارم این پست رو می نویسم همش داشتم به خاطراتی که با هم داشتیم فکر می کنم قبل از اومدنم به هند رفتم دنبالش باهم رفتیم بیرون بعد رسوندمش دم خونشون ولی نمی دونم چرا وقتی همدیگرو بغل کردیم هر دوتامون بغض کرده بودیم .
این عکس ها رو هم به یاد سیاوش عزیز می زارم
انشاالله که روحش شاد باشه :
زاینده رود

سی و سه پل

اسکله قشم

ساحل زیتون قشم

خلیج همیشه پارس

کیش

کشتی یونانی 
چالوس

محمود آباد مازندران
از همینجا برای این دوست عزیزم طلب آمرزش و مغفرت از خداوند بی همتا می کنم و برای تمامی دوستان عزیزم عمر با عزت.

۱ نظر: