۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

رستوران و قیمت های عجیب غریب

امروز دوباره حوس خونه عوض کردن زد به سرم و خونم رو برای بار سوم توی این مدت عوض کردم واسه همین رفتم خونه ابوذر چون قرار شد خونم رو از فردا به یکی از دوستان جدید ایرونی تحویل بدم برای همین بعضی از اثباب و اثاثیه ها را جمع کردم اومدم اینجا تا خونه پیدا کنم.
توی این مدت مهدی زنگ زد و گفت شام چیکار کنیم دیدم پیشنهاد خاصی نداریم ابوذر گفت من رفتم صبح یه رستوران همین نزدیکی ها و قیمتش هم خیلی ارزون بود کلا شد 85 روپیه گفتیم خوب بریم ببینیم چطوری هستش واسه همین رفتیم رستوران رسیدیم دیدیم رستوران 3 طبقه هستش گفتیم بریم طبقه سوم خلاصه جای شما خالی منو رو آورد بعدش دنبال قضایی که ابوذر می گفت گشتیم سرتون رو درد نیارم هرچی گشتیم اون عذا با اون قیمت رو پیدا نکردیم حالا ابوذر میگه بابا من صبح با بچه ها اومدیم اینجا 85 روپیه شده ما هم میگیم بابا ابوذر جان شاید اشتباه میکنی میگفت نه بابا من خودم از روی منو دیدیم همین قیمت بود بعد گارسونرو صدا کردیم گفتیم منوی طبقه پایین با این طبقه یکی هستش ؟
گفت منو یکی هست ولی قیمتاش فرق میکنه.
گفتیم یعنی چی؟
گفت غذا ها شبیه ولی قیمتهاش فرق میکنه.
رفتیم طبقه پایین دیدیم بله حق با ابوذر بوده و قیمتها پایین تر هستش خلاصه گارسون رو صدا کردیم گفتیم این غذا ها رو می خواییم گفت من انگلیسی بلد نیستم شما باید برید طبقه بالا گفتیم بی خیال بابا هندی که بلدی ؟
گفت آره هندی بلدم
بعد به هندی بهش گفتیم چه غذایی می خوایم
با ابن گارسونه حسابی رفیق شدیم آخرش هم گفتیم Bill رو بیار یار هم به تعارف و یا حالا شوخی برگشت گفت این دفعه نه سری بعد که اومدید پول بدید ما هم که فکر می کردیم این هندی ها تعارفی نیستن و تعارف ندارن بلند شدیم رفتیم بیرون که یه دفعه دیدم یه هندی داره صدامون میکنه برگشتیم دیدم گارسونه اومده دنبالمون میگه بابا پولش رو نمی خواد بدید گفتیم خودت گفتی پول نمی خواد خلاصه کلی خندیدیم این هم از داستانی دیگر در هند .



۳ نظر:

  1. Elahe: salam cheghad hendia shomaro dust daran ke tarofe po0l nadadn mikonan, kho0oneye no ham mobaak

    پاسخحذف
  2. خونه نو کجا بود فعلا که آواره شدم و خبری هم از هیچ خونه ای نیست

    پاسخحذف
  3. cheghad shakhsiat haye in dastan ashnast vasam...makhsoosan esme abouzar :D

    پاسخحذف