۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

سر در گمی

امروز از ساعت 6 صبح بیدار شدم وخیلی هم سردرگم از اینکه بالاخره چی میشه این چند روز همش دارم به این موضوع فکر می کنم که با این همه مشکلات به وجود اومد برای من و این همه مانع که سر راهم قرار گرفته آخر می تونم با موفقیت کارام رو انجام بدم یا نه خلاصه حسابی کارام قاطب پاتی شده نمی دونم آخرش چی می خواد بشه
خدایا کمکم کن

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر