۱۳۹۳ خرداد ۲, جمعه

در آرزوی سفر

مدتی هست که دوباره دچار رخوت و سکون شده ام 
زندگی رنگ یکسان به خود گرفته و دچار روزمرگی شده ام
خدا را شاکر از بابت تمامی نعماتش و خوبی هایی که در حقم می کند . این مطلب حمل بر کفران نعمت و یا به قولی خودمانی خوشی زده زیر دلم نباشد. فکر می کنم که نیاز به سفر دارم و باید کم کم از این محیط و این شرایط به جایی دیگر کوچ  کنم.
آسمان دلم ابری شده است و ابرهایی تیره و تاره دوباره آسمان دلمان را پوشانده و مانع تابش خورشید سعادت گشته است.
ولی هنوز بر این باورم که خدا بهترین ها را برایم کنار گذاشته و باید صبور باشم و این چیزی نیست جز تست صبر و ایمان به خودش.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر